َُِّّّ«خاموشی»
حجم عظیمی درمن
که بر شوریدگی ام
چشم دوخته!
__________________
لعنتی
َُِّّّ«خاموشی»
حجم عظیمی درمن
که بر شوریدگی ام
چشم دوخته!
__________________
لعنتی
قاصدکی مرده
بر مزاری
خبرهای طوفان و باران های کهن را
با جسد زیر خاک
مرور می کند...