خودِ گردانِ خودْگردان

نوشتار ها و سروده های محسن زارع

خودِ گردانِ خودْگردان

نوشتار ها و سروده های محسن زارع

خودِ گردانِ خودْگردان

زیبایی َت را تاب آر
و از وجودِ خود ایمن باش!

آخرین نظرات
  • ۱ مهر ۹۷، ۰۸:۳۰ - عرفان پاپری دیانت
    *ه‍
پنجشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۳۲ ب.ظ

چیزهای قدیمی (برای باد 7)

کلمات

نقاشی چیزهایی هستند که نامشان را نمی‌دانم.

- / - / -»

 

تو آن بتی

که پیش قامتت می‌شکنند

تبرهای خیال من

- / - / -»

 

روح پرنده امّا

در قفسِ تنگ می‌شود

وقت مرگ

- / - / -»

 

خوابیدن مرد سیاهپوش

زیرسایه درخت

 حیرت انگیز بود،

برای او که تمام عمر

به گسترۀ سیاهی سایه‌اش بر زمین، خیره بود.

- / - / -»

 

نسیمی می‌گذرد از چهرۀ من

لبخندی می‌شود برای تو،

امّا

غریبانه رخت می‌بندد و

می‌گذرد.

- / - / -»

 

خفه شوید ای همه سایه‌های بی درد!

گریه‌های درد مادری که

جنین‌ش را سقط کرده باشد،

در من است.

- / - / -»

 

بر چهرۀ زمان فوت می‌کنم،

غبار

 بلند می‌شود و

آرام روی زمان دیگری می‌نشیند.

- / - / -»


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۰۴

نظرات  (۱)

{کلمات؛ نقاشی - هایی هستند که نامشان را نمی دانم.}
چه ساده؛ سلیس. ستودنی.

هایکو؛ بله؟. [گل]


پاینده باشید.
پاسخ:
ممنونم به خاطر این ویرایش.

زنده باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی